Saturday, July 7, 2007

آن مرد ، مرد

مرد * آره * مرد * به همين راحتي * به همين راحتي زد و زرتي مرد * بدبخت اصلن فكرشم نمي‌كرد * تا ديروز راس راس تو خيابون راه بري و يه دفه ، يه جوجه فكلي با ماشين آقاش زيرت بگيره و به فلانشم نباشه * خوب صنعت بيمه يعني همين ديگه .


مرد * آره * مرد * به همين راحتي * به همين راحتي زد و زرتي مرد * بدبخت اصلن فكرشم نمي‌كرد * بعد از اون همه رانندگي تو بيابون * بيايي با موتور بري دو تا نون بخري واسه نهار * يه دفه يه كمپرسي سر يه سه راه همين جوري از راه بررسه و زيرت كنه * بعد هم رفقات كه دور هم جمع شدن، بگن * ديدي چه مفت مرد .

مرد * آره * مرد * به همين راحتي * به همين راحتي زد و زرتي مرد * بدبخت اصلن فكرشم نمي‌كرد * بعد از كلي دوا و درمون و بعد از اون همه عمل جراحي * مريضات بگن : اين از همه بدبخت ‌تر بود * اون همه آدم رو شفا بدي و نتوني واسه مرض‌ِ خودت كاري بكني .

مرد * آره * مرد * به همين راحتي * به همين راحتي زد و زرتي مرد * بدبخت اصلن فكرشم نمي‌كرد * بيان درخونه‌تون و به داداشت بگن : خدا بيامرزدشون شرمنده‌ايم مي دونيد تو مستراب سكته كردند و ما چند ساعت بعد خبردار شديم .

مرد * آره * مرد * به همين راحتي * به همين راحتي زد و زرتي مرد * بدبخت اصلن فكرشم نمي‌كرد * يه روز جمعه‌ بزني بيرون ، البته پيش خانم بچه‌ها به اسم اضافه كاري * بعدشم اداره آگاهي بگه توي مسير كرج چالوس ماشنت از جاده پرت شده بيرون و

No comments: