Tuesday, January 30, 2007

زر ناب

همه گان در پي آنند
كه تا رنگ و لعابي
به سر و روي مس جان بنهند
تا كه پوچي وجود نه چنان موجود را
به زر ناب تعالي بدهند

ليكن اما
تو خود آن زر گراني كه وجودت
بي نياز از محك و سنگ عيار
از پس صيقل ايام ؛ چنان تابان است
كه درخشندگي و تابش نورش همه جانهاي روان را
به پي خويش ؛ فرا مي خواند

چه خوشم من !
كه به تيغ محكت
دل و جان را به يكي چشم اشارت
همه درباخته ام

تو اگر زر
تو اگر خاك
نه چنان فرق در آن
كه همه روح و روانم
ريشه در خاك تو دارد

کورش کوچک
03/10/81

No comments: