Wednesday, September 12, 2007

لب جام و دندان مار

نه چراغ چشم گرگي پير – نه واي جغد كور بي نوايي – نه آواي غمين مردنايي –
طنين شيون طفلي ز برزن – كبودي زينت سيماي هر زن –
نفير ناله‌ها ، لا لاي كودك –

اجاق كومه‌ها دل سرد و خاموش – تنور خانه‌ها بي طعم ناني –
به خاك اندر ، غرور و دست مردان –

سياهي ، در پس هر طرح و نقشي –
سياهي ، متن دفتر –
سياهي ، متن افكار –
سياهي ، جنگل اوهام و اشباح -

از پس پشت اين ديوار ستبر ظلمت اندود –
قرار بي قرار بستر رود و هم آغوشي سنگ با ماه –
غبار و تيرگي لب بر لب آب –

شبي تاريك و وهم آلود –
شبي تاريك و « بيم موج »

نماي رقص مرجان ، رقص زهره ، شَمايي تيره و تار بر تن آب –

سياهي ، لال زاغي مانده در راه –
سياهي ، مأمن پتيارگي‌ها –

همه افسون و نيرنگ –
همه جا سايه‌ي دجال وحشت –
كرانه تا كرانه زوزه ي باد –
زمين ، اين بستر غم –
زمان ، تكرار ماتم –

سياهي ، مأمن پتيارگي‌ها –

نفس ، مردار –
نفس ، بوناك –
نفس ، دم سرد –
دم ، دمادم تيره ، خونابه –
دم ، دمادم تيره ، خلط آميز –

جهان ، اين قحبه‌ي پير –
نگار چهره‌اش ،‌ جان مايه‌ از خون –
دوام چرخشش ، دوار از رنگ –
قوام چرخشش ، بر چرخ پستي –

زمان ، تكرار ماتم –

نه رويايي –
نه ماوايي –
نه آوا و طنين خنده اي ، دستي –
نه شوقي و نه شوري –

پلشتي –
پليدي –
زهر خنده –
سيه مستي –
دو رويي –

خدا ، قاهر –
خدا ، قاسم –
خدا ، جبار –
خدا ، آن خير ماكر –
خدا ، حاظر –
خدا ، ناظر –

جهان ، اين قحبه ي پير –
زمين ، چون بستر غم –
زمان ، تكرار ماتم –

پگاهان ، توامان با تب –
پگاهان ، بي‌خيال خال –
پگاهان ، داغ تب برخال –

نگاه ، با غش –
نگاه ، بي نقش –

صدا ، درهم –
صدا ، برهم –
صدا ، با خش –
صدا ، صد آه –

نفس‌ها حبس –
سينه‌ها پرجوش –
دست‌ها در گل –

كلام ، بي لام –
كلام ، بی كام –
كلام ، در جام -







کورش کوچک -28/05/80

· عنوان بر پايه‌ي چگونگي گرفتن زهر مار انتخاب شده ، آن گاه كه دندان اين گزنده را بر لب جامي مي‌نهند تا كه زهر خويش در آن ريزد
.

No comments: